چند ماه پیش با یکی صحبت میکردم. حرف نوشتن شد و حرف از نوشتههای خصوصی…
حس میکنم مغزم میخواد منفجر بشه. زمان کم است و کار زیاد، افکار و دغدغهها…
شاید بشه گفت که یک سوم عمرم گذشت. این فکر هم ترسناکه، هم نیست. البته…
امتحانات تموم شد. خداروشکر که تموم شد. دیگه روزهای آخر عجیب فرسایشی شده بود و…
دلزدهام. احساس پوچی میکنم. حوصله درس ندارم. بهتر بگم، حوصله هیچی ندارم. از بعضی چیزها…