چند وقتی میشه که نوشتهای ندارم، دلیلش هم مشغله ذهنی هستش. چندین موضوع به ذهنم اومده بود که دوست داشتم در موردشون بنویسم، اما باز درگیری مسئله دیگری شدم و فراموش کردم بنویسم. البته مشغله که احتمالاً (و شاید حتماً) بهانه است. خطاب به صدرایِ چندین سال دیگه میگم (که اگه احیاناً خودم خواستم نوشتههای پیشین خودم رو بخونم: شما در بازه زمانی نوشته روبرو، بسیارآدم بیمصرف، بیبرنامه، لَش، تنبل، تنبل، تنبل و بی ارادهای بودی که کل روز رو مشغول اینترنت و تلگرام و موسیقی و سایت تازه تاسیست بودی؛ و سایر برنامهها، افکار و دغدغهها رو همگی، و به سرعت پشتگوش میانداختی.
از تذکر به خود که بگذرم، میرسم مسئلهای که امروز قبل از خواب ظهرگاهی به چشم اومد؛ اینکه آخه چرا اینقدر ما سعی در اثبات خودمون داریم؟
اطراف رو تو همین محیط مجازی نگاه میکردم. از درخواستهای ناشناس متعدد در اینستاگرام (که بهمعنای واقعی کلمه برام عجیب هستن!)، تا محتویات به اشتراک گذاشته شده توسط افرادی که سعی میکنن خودشون رو فراتر از اونچه هستن نشون بدن.
از کانالهای مختلفی که مثلاً توش عکس خودتو میزاری، بعد عکسی که بیشترین نرخ مشاهده رو داشته باشه، برنده است؛ خب؟
امروز یجا دیده بودم که برید فلانجا، به فلان کَسَک که از شهر ما هست رای بدین تا در میان برفرض آرایشگرهای مازندران اول شه. جلل خالق!
یا مثلاً اگه بخوای یه مکالمهای رو با یک غریبه شروع کنی، همیشه باید اول به این فکر کنی که چطور بهش ثابت کنم واقعاً یه کاری دارم و سوء نیتی ندارم و یا اینکه قصدم مزاحمت نیست؟
یا توی صفحه اینستاگرام ۹gag یه ویدئو از یک پسر ایرانی دیده بودم. زیر کلی فرد کامنت گذاشته بودن که پسر ایرانیه. زنده باد ایران. ایران ایران… باشه! ایران، مهد دلیران!
یا همین ادبیات روزمره خودمون: اگه بخوایم چیز عجیبی تعریف کنیم قبل و بعدش باید هزار تا قسم و آیه بیاریم که ایهالناس، دروغ نمیگم.
حوصله فکر کردن به دلایل احتمالی قضیه ندارم. تنها دلیلی که به ذهنم رسید اینکه تو روابطمون فرض اولیه رو همگی بر دروغ، نیرنگ و ابتذال گذاشتیم و شاید واسه همینه که اول همش باید سعی کنیم این پیشفرض افراد رو تغییر بدیم… اما درباره یه بخش دیگه قضیه -که همون “لات مجازی” و “شاخ مجازی” و “پلنگ” و خلاصه سلبریتی مانند هست – هیچ ایدهای ندارم. ولی دلیل نمیشه حالم ازش بهم نخوره! اگه اطلاعی داشتم، با دلیل حالم از این حرکت به هم میخورد. ولی حالا خیلی بیدلیل …
در آخر هم خوندن این نوشته قطعاً از خوندن نوشته من مفیدتر میتونه باشه: ۶ دلیل برای اینکه از اثبات خود به دیگران دست بردارید
۲ نظر
هانيه دل پسند
پسندیدم?
چه تازه هم هس مطلب فک کنم اولین خوانندش هستم??
صدرا
خب به اعتبار نوشته من افزودی با این پسندیدنت 😀
اولین نفر؟ 😐 این وبلاگ اگه اغراق نکنم و نگم میلیونی، ولی در روز هزاران بازدید کننده داره!!