سبد کالا

چند روزیه این قضیه ی سبد کالا شده تیتر اول شبکه ها و روزنامه ها … انتقاد ها هم بیشتر به نحوه ی اجرا هستش و اینکه چرا به بعضی ها که درآمد خوبی دارن اختصاص یافته، اما اونهایی که باید بگیرن نگرفتن.  در مورد که جای بحثی نداره، چون کاملا مشخصه که ایراد داره. ولی اما مورد اول. دیروز تو “نوبت شما” ملت زنگ میزدن که به شرف ما توهین شده و ما بهمون برخورده با این وضعیت شلوغی و صف ها. مجلس و سیاسیون مخالف دولت هم که منتظر فرصت هستن که شروع به انتقاد کنن. نمونش مجلس که سریع تذکر داده. اما اگه محموتی ۲۰ لیتری بنزین میگرفت و یکی رو آتیش میزد صداشون در نمیومد. حالا بگذریم …
مسئله اینجاست که این صف ها رو دولت برای شما نمیبنده و این افراد توی صف هم نه دولتمرد هستن و نه فرستاده ی اونها.

 

همه جا صف هست. صف اتوبوس، تاکسی، مترو، ( به قول یکی از افرادی که زنگ زده بود: شما کنار خیابون شیر نذری هم بدی صف میشه). با این حال، تو اصل صف وایستادن که مشکلی نیست و کاملا عادیه. تو کشورهای دیگه، مثلا پلی استیشن ۳ که داشت میومد، مردم از شب قبل جلوی مغازه ها صف وایستاده بودن و نوبت گرفته بودن. اما خب، این مردن هستن که تو صف ها رو شکل میدن؛ به عکس های زیر نگاه کنین 🙂  صف هایی در کشورهای غیر از ایران

اینم واسه زمانی که عکس ها سیاه سفید بودن!
اینم واسه زمانی که عکس ها سیاه سفید بودن!

این عکس ها نمونه ای از فرهنگ صف ایستادن رو نشون میدن. البته ما ایرانی ها بار اولمون نیست تو مسئله ی صف ها مشکل داریم. این بحث سبد کالا حالا در مقیاس بزرگتر چون بوده بیشتر به چشم اومده. یه سری هم منتظرن دولت یه کاری کنه و ایراد بگیرن. تو مقیاس کوچیکترش میشه صف تاکسی که هر روز توش دعوا میبینیم، اینهایی که فکر میکنن زرنگن و از وسط صف یهو در ماشینو باز میکنن میشینن توش. اینهایی که بجای آخر صف میان وسط یا اول. یا مثلا صف های نونوایی … کم ندیدیم اینهایی رو که بدون صف میان و با ۴تا سلام و خانواده چطوره نونشونو میگیرن میرن.
حالا هم تعدادی عکس از فرهنگ ایــرانی! ( عکس ها مربوط به جریان سبد خرید و روز سینما هستن )

 

 

 

 

 البته باز هم تو ایران جمعیتی بودن که خوی انسانی داشته باشن و همه رو به یه چشم نمیشه دید:

 

 

خلاصه اینکه؛ بجای اینکه همش غر بزنیم و از حرکات دولت و یا افراد دیگه ایراد بگیریم، یه نیم نگاهی یه اخلاقیات و رفتارهای خودمون داشته باشیم. ببینیم واقعا مشکل از ما هستش یا جای دیگه.  در پایان، متاسفم از اینکه فرصتی که  برای زندگی بهم داده شده در ایران بوده.

۲ نظر

  • A

    حرفات کاملا درسته صابر جان
    فقط یه شعری بود، در راستای این جملت:
    “اونها هم آدم هستن ما هم آدمیم! امـــا اونها کجا و مــا کجا!!!”

    تن آدمی عزیز است به جان ادمیت؛ نه همین لباس زیباس نشان آدمیت

    فکر کنم تو فیلم مارمولک گفته بود. با این حساب ما آدم نیستیم که …

  • در طی ۲۲ سال زندگیم تنها چیزی که برام مسجل شده و بهش اطمینان قلبی پیدا کردم اینه که هر کشوری و هر مردمی که پیشرفت کردن در قدم اول فرهنگ اون جامعه بالا رفته و تونستن با تکیه بر فرهنگ قدم های بعدی رو بردارن. فرهنگ مثل ستون های جامعه است و وقتی جامعه ای فرهنگ نداشته باشه شما هرکاری بکنی و هر چی انقلاب کنی و رئیس جمهور عوض بشه و روی دریایی از سرمایه های خدادای هم باشی باز به جایی نمی رسی و همیشه عقب افتاده ای.
    حالا اگه دنبال معنی و ریشه ی کلمه فرهنگ بری به چیزهای جالبی میرسی! اگه هم چیزی پیدا نکردی بیا پیش خودم! :))

    بگذار نگاهی به همین اتفاقات اخیر مملکت بندازیم و چند نمونه ی موردی مثال بزنیم :
    ۱- همین الان در غرب استان برف زده به ارتفاع ۳ متر و مردم از ابتدایی ترین نیازهای حیاتیشون باز موندن. در همین اثنا عده ای سودجو آب معدنی بوکسی نهایت ۶ هزار تومن رو دارن ۱۵ هزار تومن به مردم دربه در شده میفروشن! این عزیزان سودجو نه از کرات و سیاره های دیگه اومدن نه از جانب دشمنان! اینها همین هم استانی ها و هم وطن های خودمونن!!

    ۳- دیروز تو کرمانشاه پیرمرد ۶۰ ساله ی بیچاره موقع دریافت سبد کالا ، از بس جمعیت هجوم بردن این بنده خدا بین فشار جمعیت دچار خفگی و ایست قلبی شد و درگذشت!!!!

    ۴- همین دو ماه پیش موقع محرم ، من داشتم کمک یکی از اقوام میکردم که برای نذری که داشت غذا پخش کنیم.
    وسطای نذری دادن ملت آنچنان هجومی به ماشین آوردن که ما از ترس له شدن توسط ملت همیشه در صحنه و داغون شدن ماشین فرار رو بر قرار ترجیح دادیم و از خیر نذری دادن گذشتیم!!

    حالا یه نمونه مثال هم از یه جای دارای فرهنگ میزنم که متوجه این همه منبر رفتن های من بشی!
    ۲-۳ سال پیش تو ژاپن یه سونامی وحشتناک اومد که نیروگاه اتمی شون رو هم منفجر کرد و باعث پخش شدن مواد رادیواکتیوی نیروگاه شد. خیلی از شهرهاش داغون شدن و حتی دانشمندان با تخمینی که زدن گفتن این سونامی حتی چند صدم ثانیه تو طول شب و روز هم اختلاف انداخته!
    حالا کاری به این که اگه یه همچین طوفان و سونامی ای تو ایران میومد از ۸ سال جنگ تحمیلی هم طبعاتش بیشتر بود و مملکت شبیه شهر زامبی ها میشد نداریم!!

    حالا نگاهی کنیم به ری اکشن های مردم ژاپن به سونامی :
    مردم ژاپن تو اون روزها هر چیزی که پیدا میکردن حتی کیف پول و گاوصندوق!! (که تو سیل و سونامی هر کدوم یه جایی رفته بود!) رو میبردن تحویل پلیس میدادن. در انتهای بحران اعلام شد که ۹۷ درصد اشیاء مفقوده به دست صاحبانش برگشت!

    وقتی همه در به در و آواره بودن فروشگاه ها درهاشون رو باز کردن که هر کس هرچیزی نیاز داره برداره و حتی اگه خواست پول هم نده!!! هر کسی هم به قدر نیاز برمیداشت که به بیقه افراد هم اجناس برسه

    موقع پاکسازی و بازسازی نیروگاه اتمی افراد مسن داوطلب شدن که برن این کار رو انجام بدن چون مواد رادیواکتیوی باعث مرگ میشد و اونها گفتن چون ما دیگه پیر هستیم و انتهای عمرمونه بهتره ما این کار رو انجام بدیم چون کشور به نیرون جوان نیاز داره!!

    فک کنم با همین قدر متوجه تفاوت ها شده باشی!
    اونها هم آدم هستن ما هم آدمیم! امـــا اونها کجا و مــا کجا!!!

    یادمه رهبر تو یکی از سخنرانی هاش که تو تلویزیون پخش شد گفت “‌فرهنگ از جمله چیزهای اساسی هست که باید بهش پرداخته بشه. از اون دسته مواردی هست که حتی من رو شب ها بیدار میکنه و باعث نگرانیم میشه به طوری که دست به دعا بر میدارم برای حلش! ”

    فک کنم تنها حرف درستی که از دهنش دراومد ( غیر دژمن ، دژمن گفتنش!!) همین بود!

    تا وقتی که فرهنگ نداشته باشیم همین آشه و همین کاسه!

دیدگاهی بنویسید