طمعِ نداشتگی

اصولا حرص و طمع بعنوان یه صفت ناپسند شناخته میشه. بیشتر کاربردش هم ما در مادیات و پول میبینیم.
اما الان که فکر میکنم، ما آدمها کلا طمع به چیزهایی رو داریم که در اختیار نداریمشون؛ دنبال نداشته هامون هستیم. همه ی ماها یجورایی طماع ایم، اما به درجات مختلف. اینکه چیزی رو داریم و باز هم دنبال دیگری هستیم و همش فکرمون دنبال نداشته هامونه رو شاید بشه درجه ای از طمع دونست. به عبارتی، طمع به دست آوردن نداشته هامونو داریم.
بیشتر ماها قدر چیزهایی که داریم رو نمیدونیم و بقول معروف، مرغ همسایه رو غاز میبینیم:

  • پول داریم، استفاده نمیکنیم و دنبال جمع کردن بیشتر هستیم.
  • ایرانی ها مو هایی مشکی دارند ولی عاشق رنگ های روشن هستن، برعکس اروپایی ها که بطور طبیعی موهایی روشن دارند، موهای مشکی رو جذاب میدونن.
  • فرادی که دوستمون دارن رو نمیبینیم و اونها رو میرنجونیم، اما خودمونو واسه اونهایی که تحویلمون نمیگیرن و کلا آدم حساب نمیکنن میکشیم.
  • کلی پول خرج میکنیم که بریم کشورهای دیگه، لب ساحل با شلوارک و زیرپوش قدم  بزنیم (کلا همه ی اقوام، منظورم فقط ایران نیست). چون تو زندگی روزمره درگیر پوشش رسمی هستیم.

و کلی مثال دیگه که اگه به روزمرگی هامون دقت کنیم دیده میشن.
خیلی زندگی راحت تر و قشنگ تر میشه، اگر یکم فقط به خودمون کمتر سخت بگیریم و از داشته هامون لذت ببریم و افرادی که پیشمون هستن رو دوست داشته باشیم.

توسط:‌ صدرا
بدون برچسب

۶ نظر

دیدگاهی بنویسید