چرا رپ؟

بعنوان تنها طرفدار موسیقی رپ در خانواده، و شاید معدود طرفداران این سبک در بین اقوام، همیشه یه حس ناخوش آیندی داشتم که چرا از این سبک خوشم میاد؟ دلیل این موضوع هم این هست که تلقی عمومی نسبت به این سبک چندان مثبت که نه، بلکه منفی است و شخصا معذب هستم وقتی تو جمعی رپ بزارم، یا بگم دوست دارم. چندباری شد که تو ذهنم به این مسئله نگاهی کلی کردم و آخر هم به نتیجه ای جز سلیقه ای بودن موسیقی نرسیدم و اینکه شخصیت و روحیات افراد در مراحل مختلف زندگی فرق میکنه و این رو سلیقه ی اونها هم تاثیر میگذاره. اما به خودم که نگاه کردم، از دوران دبیرستان که با این سبک آشنا شدم دوسش داشتم و همچنان هم این علاقه پابرجاست. علیرغم اینکه شخصیتم خیلی تغییر کرده و حتی سلیقه ی موسیقی ام: در گذشته اصلا سنتی گوش نمیدادم، اما الان طرفدارشم! یک تغییر بزرگ!

111

 

دوستام میدونن که سلیقه ی موسیقی من طیف نسبتا وسیعی رو شامل میشه و همه جوره گوش میدم. از همین رپ ، تا سنتی های ایرانی (نه خیلی وسیع)، پاپ ایرانی (نسل قبلی خواننده ها ترجیحا)، خارجی (ماریا کری و لانا دل ری، بعضی آهنگا پاوراتی، پینک فلوید یا حتی آوریل و …) و حتی آهنگ های بیکلام. و البته محسن نامجو (بعنوان سبک نامجویی!! ) تجربه بهم نشون داده که ابراز علاقه به هرکدوم از این دسته های موسیقی واکنش خاصی به همراه نداره، بجز رپ که خیلیا میگن این چرت و پرت ها چیه؛ دری وریه؛ یه مشت الاف و اوباش ، بی معنی و …

امشب دوباره کمی به این موضوع فکر کردم چند دلیل برای چرایی از نظر بنده ایده آل بودن این سبک موسیقی به ذهنم رسید:

دلیل اول حس بدی است که به یکنواختی دارم. کلا آدمی هستم که تغییر و تنوع رو دوست دارم. موسیقی رپ هم این ویژگی ها رو داره. گروه های رپ معمولا آهنگ های متنوعی با حس های مختلف دارند. از آروم، تا کل کل، ناراحت کننده، شاد و یا هرچی. ویژگی دیگری که این سبک رو برام جذاب میکنه اینه که یه تمام بخش های یک آهنگ متفاوت هستد و چیزی تکرار نمیشه (بجز کورس). در مقایسه با مثلا آهنگ های حبیب (که ایشون هم از مورد علاقه های منه)، حبیب یه تیکه شعر رو شاید در آهنگ چندین با یک لحن و آواز بخونه، اما در رپ چنین چیزی رو شاهد نیستیم.

دلیل دوم ملموس بودن اونه. کلمات و ساختار ها کاملا ساده انتخاب میشن. به راحتی منظور آهنگ رو میشه فهمید و باهاش ارتباط برقرار کرد. مثلا یه تیکه از جامی (همه گرد ‌مسجد‌ و صومعه، پی ورد صبح و دعای شب / من و ذکر طلعت و طره‌ی تو، من الغداه ‌الی ‌العشا ) این شعر علیرغم تمام زیباییش، وقتی تو آهنگ خونده بشه شاید با یکبار گوش دادن کامل قابل درک نباشه. _ صرفا چون تو آهنگی که همین الان داشتم گوش میدادم این تیکه خونده شده بود، منم نوشتمش _  اما در طرف دیگه، یه تیکه از متن های موسیقی رپ. _این انتخاب هم بخاطر این انجام دادم که خواستم یک تیکه عاشقونه از موزیک رپ و از رپر مورد علاقم انتخاب کنم_ :

[vc_row row_type=’row’ text_align=’right’ css_animation=’element_from_right’][vc_column width=’1/1′]

الان دوری اونور ِ آبی اینجا نور زده
اونجا تو خوابی
چرا بیدار شم دنیارو بیخیال اونجا راحتم
اونجا تو بامی
هرچی من ازت دورتر میشم
دقیقه ها بی تو زودتر میرن
خاطره های ِ شکسته خردتر میشن
منم خرده خرده خونسرد میشم[/vc_column][/vc_row]

مسلما برقراری ارتباط به متن دوم خیلی راحت تره. شاید گوش دادن به اون خاطره و تجربه ای رو برای فردی تداعی کنه.

دلیل سوم منم برمیگرده به یکی از سخنرانی های نامجو. البته ایشون از صحبتش منظوری به رپ نداشت، ولی من به نفع خودم ازش استفاده میکنم. مطلب اینه که موسیقی ایرانی عادت کرده که اعتبار خودش رو از ادبیات و شعر بگیره، درحالیکه که این دو مقوله هایی مرتبط و در عین حال شاید جدا هستند. همه ی ما عادت کردیم آهنگی که گوش میدیم اول ببینیم متنش چیه، بعد نظرمون رو دربارش بگیم. درحالیکه “موسیقی، در ماهیت اصلی آن، ترکیبی از فرکانس‌های صوتی و الگوهای پیچیده است که در هوا شناور شده و همگی با گوش شما برخورد می‌کنند. همانگونه که چشمهایتان نور را پردازش می‌کنند،گوش‌هایتان نیز امواج صدا را دریافت و پردازش می‌کنند و یک حالت هیجان و گاهی لذت را در مغز شما برمی‌انگیزند -وبسایت گمانه-“ پس اون آوای موسیقی بیشترین اهمیت رو داره و قرار نیست یک قطعه موسیقی مثل یک کتاب پندآموز باشه. بنظر من رپ هم از این قضیه مستثنی نیست، زیرا شاید شعری ورزین نداشته باشه، اما _حداقل برای من_ بعنوان مجموعه ای از آوا ها که وارد دستگاه شنیداریم میشه جذابه.

خیلی جاها خوندم که افراد میخواستم از رپ دفاع کنن و بیشتر بر این موضوع تاکید دارن که رپ یک موسیقی اعتراضی است. درحالیکه برای من این جنبه اصلا مد نظر نیست (و اعتراض به چی رو هیچقوت نفهمیدم) و این سبک رو بخاطر انتخاب کلمات موزون و هم قافیه دوست دارم:

[vc_row row_type=’row’ text_align=’right’ css_animation=’element_from_right’][vc_column width=’1/1′]

یه آوازه خون ، که تا داره جون
میخونه آواز خون ، تا واشه اون
گوش پیر و جوون ، به همه آثار اون
عشق مردمشه تنها پاداش اون
ستاره ی بی نشون ، میون کهکشونو
نمیمونه تو سکوت ، میگیره سهمشونو
از شمال و جنوب ، حق نسلمونو
وقته خروج از رکود ، وصله دستمونو

عرفان – آلبوم همیشگی – آهنگ صحنه

[/vc_column][/vc_row]

 

دلیل آخر رو شاید بشه جمع بندی تمام دلایل فوق دونست. اونم آزادی این سبک هست. موسیقی سنتی محدود به دستگاه و ردیف و گوشه میشه. موسیقی پاپ در مضمون محدودتره. اما رپ محدودیتی نداره. از بیت های آکوستیک گرفته تا حتی کاملا الکترونیکی و یا حتی سازهای سنتی رو میشه تو این سبک گوش داد. و یه نکته ای که برام جالبه؛ همکاری های فراوان اونها است که استایل های مختلف خوندن و نوشتن رو میشه کنار هم گوش داد.

درسته که میگن آدم در محدودیت هاست که شکوفا میشه. اما اینبار بنظرم محدودیت های کمتر خودش عامل جذابی بوده 😉

 

پ.ن: همونطور که بالاتر هم گفتم. ترجیح اول من رپ نیست. اما اون رو به عنوان سبکی نمیبنم که همیشه باید سرزنش بشه. ترحیج اول من همانطور که بارها گفتم، محسن نامجو هستش 😐

۱ نظر

  • Vaqean jaleb bood…inke bayane azadi dare..azadi kalame ha..kheili baz mizare ..khastani mikone sabkesho..movafagh bashid

دیدگاهی بنویسید