فکر کنم یکی از قدیمی ترین جدال های بشر، جدال عقل و قلب بوده باشه. همه ی ما به احتمال خیلی زیاد تو شرایط این چنینی قرار گرفتیم و حتما باز هم قرار خواهیم گرفت. انتخاب از بین کاری که میدونی درسته و کاری که دوست داری انجامش بدی خیلی سخته.
خودم شخصا تو زندگی دفعات زیادی رو یادمه که مجبور بودم به اصطلاح بین ندای دلم و عقلم یک کدوم رو انتخاب کنم. خوشبختانه بسیار بر تصمیم عقلانی متقعدم و همیشه هم سعی کردم حداقل طبق معیارهای عقلانی خودم رفتار کنم. اما بنظرم هر سری که تو چنین دو راهی هایی گیر میکنیم و با توجه به سختی تصمیم گیری، اصطحکاکی تو آدم شکل میگیره که کم کم آزاد دهنده میشن. بعبارت دیگه صرف تصمیم گیری عقلی و یا احساسی پیامدهای خودشو داره.
از همین خاطره که بعنوان فردی که همش سعی میکنم عاقلانه رفتار کنم، گاهی اوقات دلم میخواد یکم احساسی تصمیم بگیرم. درسته که میدونم اشتباهه، اما بعضی وقتا دلم میخواد اشتباه کنم؛ یک اشتباه خوب. اما چه فایده که باز هم این مغز نمیزاره و دستور نهایی رو نمیده!
۴ نظر
ارکین
صدرا چرا قضیه رو فلسفی میکنی؟ ساده به ما بگو هوا چطوره؟ :-)))
صدرا
خیلی آشغالین! من بخاطر شما و اینکه هوا خراب نشه خودمو دارم اذیت میکنم 🙁
من مراقبم از طرف من هوا خراب نشه!
ارکین
تو به خاطر ما کاری انجام بدی؟ انتظار داری باور کنم؟ 😐
صدرا
🙁
خودم هم قربانی این سرما میشم دیگه!