غرور کمتر، زندگی راحت‌تر

از دو روز دیگه امتحانات پایان ترم شروع میشه و قطعاْ مشغول و سرگرم‌تر خواهم بود. باز هم نکته امید و انگیزه بخش روز پایان امتحانات هستش و اون سه ماه تابستون که از قضا امسال واسش برنامه‌ها دارم! اما چون شروع امتحانا احتمالا باعث میشه نتونم واسه خودم چیزی بنویسم، تصمیم گرفتم الان هرچی اومد ذهنم بنویسم.

افرادی که بهم نزدیکن میدونن که علیرغم سادگی، پیچیده ام. در کل، بنظر خودم آدم مغروری نیستم، اما در عین حال هستم. مثلاً خیلی کم و سخت پیش بیاد به کسی رو بندازم برای کاری یا چیزی، مگه اینکه طرف دوست خیلی صمیمیم باشه و اصلاً با هم این حرفا رو نداشته باشیم. در کل، در حد امکان سعی میکنم کارهایی که امکان گرفتن بازخورد منفی داره رو انجام ندم که بعداً اعصاب خودم هم خورد نشه. خیلی از مواقعی که چنین کاری میکنم، واقعاً پشیمون میشم و در انتها حس میکنم خودمو کوچیک کردم. و بعد از اون باید یه دوره ای رو بگذرونم تا قضیه رو فراموش کنم و اونقدر هم بهم برمیخوره، تا چند روز کلاً رفتارم عوض میشه.

مثلاً چند شب پیش بود حدوداً که یه قضیه (که به نوعی قول و قراری بود) نسبتاً قدیمی رو به یکی از دوستان یادآور شدم. هرچند شک داشتم که بازخوردش واسم مطلوب باشه، اما خب این سری مراعات نکردم و همینطور گفتم. حالا جالب اینه وسط حرف بودیم و بعد این قضیه یهو یه جواب کوتاه میده و یادش میاد که میخواد بره بخوابه. خلاصه باز هم کاری کردم که خودم از وهله اول پشیمون شدم و خودمو لعنت کردم واسه انجامش. خلاصه به اندازه‌ای بهم برخورد تا کافی باشه رفتارم باهاش تحت اشعاع قرار بگیره و یطورایی بره بلک لیست.

در نهایت اینکه؛ من که اخلاق خودمو میدونم باید بیشتر مراعات کنم و شرایط رو طوری پیش ببرم تا احتمال دریافت بازخورد‌های نامطلوب رو تا حد امکان کاهش بدم، چونکه آدمی نیستم که بعد از دریافت اونها راحت از کنارشون بگذرم و بی توجه باشم. و از طرف دیگه، با کمتر کسی اونقدر راحت هستم تا هرحرفی رو اونقدر راحت بزنم و هرجوابی هم دادن ناراحت نشم. خلاصه اگه با من برخورد میکنین، حواستون باشه خودتون و خودم.

۱ نظر

پاسخ دادن به sahar (لغو پاسخ)